English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6099 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
last in , first out U اولین خروج از اخرین ورود فروش کالا از اخرین دسته کالای خریداری شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
filo U اخرین صادره از اولین وارده
lifo last in first out U اولین صادره از اخرین وارده
Lilos U اخرین صادره از اخرین وارده
Lilo U اخرین صادره از اخرین وارده
closing date U اخرین روز اخرین فرصت
bell lap U زنگ اخرین دور مسابقه دوچرخه سواری صدای زنگ در اخرین دور دو
joint product offer U فروش یک کالا همراه با کالای دیگر
final bomb release line U اخرین خط رهایی بمب اخرین خط پرتاب بمب
final protective line U خط اخرین اتشهای حفافتی اخرین خط حفافتی
bottommost U اخرین
last a U اخرین
final U اخرین
to the last U تا اخرین دم
finals U اخرین
lastmentioned U اخرین
stoppress U اخرین خبر
parthian glance U اخرین نگاه
match points U اخرین امتیاز
deadlines U اخرین مهلت
upshot U اخرین شماره
deadline U اخرین مهلت
pis aller U اخرین چاره
lasts U اخرین اخیر
nightcap U اخرین مسابقه
nightcaps U اخرین مسابقه
bitter end U اخرین پریشانی
the very last drop U اخرین قطره
reserve price U اخرین بها
the last two U اخرین دوتا
tag end U اخرین قسمت
last U اخرین اخیر
topnotch U اخرین نقطه
set point U اخرین امتیاز
final coordination line U اخرین خط هماهنگیها
lasted U اخرین اخیر
to the bitters end U تا اخرین دم یاحد
match point U اخرین امتیاز
final price U اخرین قیمت
inextremis U در اخرین مرحله
ultimatums U اخرین پیشنهاد قطعی
ultimatum U اخرین پیشنهاد قطعی
set point U اخرین امتیاز بازی
up-to-date U مطابق اخرین طرز
up-to-date U حاوی اخرین اطلاعات
surrebutter U اخرین پاسخ خواهان
ultimata U اخرین پیشنهاد قطعی
up to date U مطابق اخرین طرز
bell lap U اخرین دور مسابقه
final protective fires U اخرین اتشهای حفافتی
Halloween U اخرین شب ماه اکتبر
no wind position U اخرین محل هواپیما
pis aller U اخرین پناه چاره
currents U فعلی اخرین اطلاعات
current U فعلی اخرین اطلاعات
deadline U سررسید اخرین فرصت
last but not least U اخرین ولی نه کمترین
deadlines U سررسید اخرین فرصت
up to date U حاوی اخرین اطلاعات
gun lap U شلیک اخرین دور مسابقه دو
i am nat my last shifts U اخرین وسیله یا تدبیر من اینست
rear point U اخرین قسمت عقب دار
omega U اخرین حرف الفبای یونانی
isaid in my last U در اخرین نامه خود گفتم
hallow een U شب اولیاء :اخرین شب ماه اکتبر
closing prices U اخرین قیمت معامله شده
faena U اخرین ضرباتی که گاو را می کشد
her last was a son U اخرین بچهای که زایید پسربود
stretch runner U تلاش زیاد اسب در اخرین مرحله
match point U اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
what is the latest U خبر تازه چه دارید اخرین خبرچیست
match points U اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
break ball U اخرین گوی مانده روی میزبیلیارد
thule U اخرین نقطه شمالی مسکون دنیا
home hole U اخرین بخش زمین یا یک دوربازی گلف
autumn U اخرین قسمت سومین دوره زندگی
autumns U اخرین قسمت سومین دوره زندگی
telophase U اخرین مرحله تقسیم غیر مستقیم سلولی
previous spot U نقطهای که توپ در اخرین باروارد بازی شده
last supper U اخرین شام حضرت عیسی باحواریون خود
all the way U اخرین یورش برای لمس نقطه نهایی
z U بیست و ششمین و اخرین حرف الفبای انگلیسی
target approach point U اخرین نقطه بازرسی درمنطقه فرود یا بارریزی
orphans U اخرین خط یک پاراگراف که دربالای یک صفحه از متن تنهاقرار دارد
orphaned U اخرین خط یک پاراگراف که دربالای یک صفحه از متن تنهاقرار دارد
orphan U اخرین خط یک پاراگراف که دربالای یک صفحه از متن تنهاقرار دارد
teliospore U جدارصخیم اخرین مرحله ایجاد قارچ موجد زنگ گیاهی
maximizing U به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximize U به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximised U به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximized U به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximizes U به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximising U به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximises U به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
say's law U از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
fetch ahead U فرایند واکشی یک دستورالعمل قبل از انکه اخرین دستوراجرای ان تمام شود
freedom of entry and exit U ازادی ورود و خروج
fifo U خروج به ترتیب ورود
resuming U در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resumes U در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resume U در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resumed U در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
gangways U محل ورود و خروج از ناو
gangway U محل ورود و خروج از ناو
sweeper U اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
sweepers U اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
valve U دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
valves U دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
to take off one U رفع توقیف از ورود و خروج کشتی کردن
cash on delivery U فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
device U که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
devices U که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
port of exit U مرز خروج کالا یا فرد ازکشور
ctrl break U در DOS فرمان صفحه کلیدی که اخرین فرمان داده شده رالغو میکند
restatement of the law U مجموعه قواعد حقوقی مجموعه اخرین تفسیرهای ارائه شده برای قوانین
dress rehearsal U اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
dress rehearsals U اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
cost of goods purchased U قیمت تمام شده کالای خریداری شده
chalking U مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
chalked U مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
chalk U مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
chalks U مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
currency U داشتن اخرین اطلاعات پول رایج پول نقد
currencies U داشتن اخرین اطلاعات پول رایج پول نقد
exclusion principle U درانصورت کالا یک کالای غیر عمومی
consignment U کالای امانت فروش
consignments U کالای امانت فروش
finished product U کالای اماده فروش
i/o U دستور برنامه نویسی کامپیوتری که امکان ورود یا خروج داده از پردازنده را میدهد
shipment U ارسال کالا باکشتی کالای ارسالی با کشتی
shipments U ارسال کالا باکشتی کالای ارسالی با کشتی
deceleration time U زمان لازم برای متوقف ساختن یک نوار مغناطیسی پس از خواندن یا ضبط اخرین قطعه داده از یک رکورد روی ان نوار
port of entry U مرز ورود کالا یا فرد به کشور
terminal port U بندر بارانداز اخرین بندر حرکت
parting injuncyions U دستور در هنگام جدایی اخرین دستور
deffered entry U ورود به یک زیربرنامه که نتیجه خروج غیر مترقبه ازبرنامه میباشد که کنترل به ان منتقل شده است
mask design U اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
launch U جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
launched U جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
launches U جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
launching U جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
cost of sales U قیمت تمام شده کالای فروش رفته
spot sale U فروش نقدی وتحویل فوری کالای موردمعامله
tie in sales U فروش یک کلا به شرط خریدن یک کالای دیگر
free carrier U یکی از قرارداد-های اینکوترمزکه در ان فروشنده کالا را به اولین حمل کننده تحویل می نماید
sales tax U مالیات بر فروش کالا
proforma U پیشنهاد فروش کالا
selling costs U هزینههای فروش کالا
total revenue U قیمت کل فروش یک کالا
last price U اخرین قیمت حداقل قیمت
tie-in U فروش جنسی بشرط انکه مشتری کالای دیگری را هم بخرد
tie-ins U فروش جنسی بشرط انکه مشتری کالای دیگری را هم بخرد
tie in U فروش جنسی بشرط انکه مشتری کالای دیگری را هم بخرد
marketplace U میدان فروش کالا بازار
proforma U صورت حساب فروش کالا
particular lien U حق حبس مخصوص حق حبسی است برای فروشنده یا سازنده کالای بخصوص نسبت به ان کالا
buyer's over U حالتی در بازار که پس ازفروش تمام کالا هنور کالای مربوطه مورد نقاضا میباشد
door to door selling U فروش کالا بصورت دوره گردی
duopoly U انحصار فروش کالا بین دونفر
mark-downs U قیمت کالا را به منظور فروش پایین اوردن
stock U عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
mark-down U قیمت کالا را به منظور فروش پایین اوردن
stocked U عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
chandler U کسی که به خرید و فروش کالا مشغول است
cross elasticity of demand U درصدتغییر تقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت کالای دیگر فرمول کشش متقاطع عبارت است از :
negative acknowledgement U کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
imago U حشره کامل و بالغ اخرین مرحله دگردیسی حشره که بصورت کامل و بالغ در میاید
cartels U توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
cartel U توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
neoclassical theory of value U تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
tontine U تاسیس خاصی که به موجب ان عدهای مشترکا" پول قرض می دهند با این شرط که بهره ان مرتبا" و بااقساط معین بین ان ها تقسیم شود و با مرگ هر یک ازایشان سهم دیگران از بهره بیشتر شود تا انجا که اخرین فرد زنده کل بهره را دریافت کند
point of no return U نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
dear bought U جنس گران خریداری شده خریداری به قیمت گران
dumping U فروش کالا در بازار خارج به قیمتی ارزانتر از بازار داخل
dumping U صدور کالا به کشوردیگر و فروش ان به بهای کمتر از بهای عادی به منظور فلج ساختن صنایع داخلی ان کشور
first in first out U صف موقت که در آن اولین عنصر در اولین محل خواندن ذخیره میشود
labeled cargo U کالای برچسب دار کالای علامت داری که معمولا خطرناک است
kinked demand curve U و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
law of demand U براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
fifo U روش ذخیره سازی خواندن و نوشتن به طوری که اولین عنصر در اولین فراخوانی ذخیره میشود
fifo U اولین صادره از اولین وارده
first strike U اولین ضربت در اولین حمله
woollen draper U پشمینه فروش ماهوت فروش شال فروش
bear U کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
bears U کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
cob web theorem U ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است .
supporting goods U موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
transire U برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
giffen good U نوعی کالای پست که اثر درامدی ان بزرگتر ازاثر جانشینی بوده و تقاضا بابالا رفتن قیمت افزایش مییابدمنحنی تقاضا در مورد کالای گیفن صعودی است
department stores U فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department store U فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
barter with someone U با کسی دادوستد کالا با کالا کردن
pearlies U جامه میوه فروش یا سبزی فروش دوره گرد که دکمههای مروارید دارد
on licence U پروانه فروش ابجو یا نوشابههای دیگر که در همان جایگاه فروش گسازده شود
shelf life U مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
wine seller U میفروش باده فروش شراب فروش خمار
to barter [to trade by barter] U دادوستد کالا با کالا کردن
fifo U که اولین عنصری که وارد صف میشود. اولین عنصری است که خوانده میشود
sales force U نیروی فروش کارکنان قسمت فروش
sale maximization U به حداکثر رسانیدن فروش ماکزیمم فروش
hard sell U سخت کوشی در فروش فروش مجدانه
Recent search history Forum search
2New Format
1ترجمه ی stirling numberبه انگلیسی؟
1 moves up the range
1jenny tried to explain that Barretts had to eat,just like other people
2reintroduce?
1well-shuffled deck
1I want to add a meaning, but it doesn't fuction!
2Research approaches are often considered to fall into one of two mutually exclusive categories.
2procuring activity
2کد ورود تلویزیون جلویز تی وی چند است
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com